در مورد ارزش های تحول آفرین اینترنت اشیا (IoT) برای اتوماسیون خانه و ساختمان صحبت های زیادی شده است. فراگیر شدن فزاینده حسگرهای ارزان قیمت و فناوریهای بیسیم به شدت محیطهای داخلی را که در آن کار و زندگی میکنیم تغییر میدهد و سطوح بالاتری از کارایی، راحتی و ایمنی را ممکن میسازد. با توجه به موارد استفاده رایج بین یک خانه هوشمند و ساختمان هوشمند از جمله کنترل آب و هوا، اتوماسیون روشنایی یا امنیت و ایمنی در برابر آتش، برخی تصور میکنند که فناوریهای IoT برای این دو معماری بسیار همگرا هستند.
در واقع، فروشندگان اینترنت اشیا که راهحلهای خانگی ارائه میکنند مانند شرکت بهامد در تلاش هستند تا محصولات خود را به بازارهای تجاری گسترش دهند. اما آیا واقعاً میتوانیم از همان ترموستات در خانهمان برای اندازهگیری دما و رطوبت، در دفترمان استفاده کنیم؟ حقیقت این است که علاوه بر عملکرد، مقیاس و هزینه نیز بخشی از معادله است. اغلب این خود دستگاه ها نیستند که دو عامل اخیر را تعیین می کنند، بلکه اتصال پشتیبانی شده پشت آن است. ممکن است یک ترموستات در محیط خانه کافی باشد، اما تاسیسات صنعتی و تجاری در مقیاس بزرگ به تعداد بسیار بیشتری از نقاط اندازه گیری توزیع شده برای تنظیم تهویه مطبوع میکرو منطقه ای برای بهینه سازی صرفه جویی در مصرف انرژی و راحتی اشغال نیاز دارند.
علاوه بر این، اگرچه درست است که شبکههای اتوماسیون خانه و ساختمان اهداف مشترک خاصی دارند، ماتریس مورد استفاده در دومی بسیار پیچیدهتر است. مدیریت فضا، تعمیر و نگهداری تجهیزات، ردیابی دارایی، مدیریت زباله و پارکینگ هوشمند، همگی کاربردهای ساختمان هوشمند قانع کننده ای هستند که در تنظیمات خانه بی ربط باقی می مانند. آرایه وسیعتر موارد استفاده به این معنی است که نقاط پایانی دانهای بیشتری برای اتصال وجود دارد.
در مورد هوشمندسازی وایرلس یا بیسیم بیشتر بدانید
وسایل هوشمند وایرلس یا بیسیم ، کنترل خودکار دستگاهها و لوازم الکترونیکی متصل به اینترنت است. این امکان را به شما میدهد تا برنامههای زمانی سفارشی برای دستگاهها ایجاد کنید ...
بنابراین، حتی زمانی که شبکههای خانههای هوشمند و ساختمانهای هوشمند میتوانند از همان نوع دستگاههای پایانی مانند سنسورهای دما، آشکارسازهای اشغال یا هشدارهای دود استفاده کنند، به احتمال زیاد به زیرساختهای ارتباطی متفاوتی برای کارکرد پرونده تجاری نیاز خواهند داشت. فناوریهای رایج Wi-Fi و بلوتوث در کنار راهحلهای مش ثابت برای کنترل روشنایی مانند Zigbee، Thread و Z-Wave برای شبکههای اتوماسیون خانگی مناسب هستند.
تفاوت خانه هوشمند و ساختمان هوشمند
3 تفاوت عمده خانه هوشمند و ساختمان هوشمند:
1- اندازه و ساختار ساختمان
محیط فیزیکی تأثیر بسزایی بر کیفیت پیوند رادیویی بی سیم دارد. محیطهای خانگی در مقیاس کوچک با ساختارهای ساده و موانع کم، حداقل چالشها را برای انتشار سیگنال در فناوریهای کوتاه برد ایجاد میکنند. حتی اگر ممکن است در برخی از قسمتهای خانهتان مشکل اتصال وایفای داشته باشید، این مشکل تنها با یک توسعه دهنده به سرعت حل میشود.
از سوی دیگر، وقتی صحبت از ساختمانهای تجاری بلندمرتبه، پردیسهای پراکنده جغرافیایی یا تأسیسات صنعتی با ساختاری متراکم میشود، راهحلهای کوتاه برد در ارائه پوشش و توانایی نفوذ مورد نیاز ناکام هستند. اگرچه استفاده از توپولوژی مش می تواند به گسترش دسترسی به شبکه کمک کند، اما بدون عارضه نیست. با توجه به محدوده فیزیکی محدود پروتکل های مش، باید مطمئن شوید که گره ها به طور مساوی تخصیص داده شده اند و تکرار کننده های اضافی در صورت نیاز برای برقراری ارتباط بین دو نقطه داده اضافه می شوند. در یک پیاده سازی در مقیاس وسیع، هزینه های زیرساختی و مهندسی شبکه های مش می تواند به سرعت افزایش یابد.
2- قدرت مورد نیاز
برای شبکههای اتوماسیون خانگی، اتصال بیسیم کممصرف یک امر خوب است اما لزوماً الزامی نیست. این به این دلیل است که اکثر دستگاه ها به راحتی در نزدیکی پریزهای برق قرار دارند و در نهایت فقط تعداد انگشت شماری نقطه پایانی وجود دارد. بنابراین، از نظر فنی، میتوانید با استفاده از زیرساختهای Wi-Fi موجود، تمام ابزارهای خانه هوشمند خود را به اینترنت متصل کنید – بدون اینکه نگران ماهیت پر انرژی آن باشید.
برعکس، حسگرهای بیسیم در تأسیسات تجاری و صنعتی اغلب به هزاران عدد میرسند که بسیاری از آنها در نزدیکی منبع تغذیه قرار ندارند. حتی اگر این کار را انجام دهند، سیم کشی این تعداد سنسور بسیار گران و دست و پا گیر است. در سایتهای تولیدی با تجهیزات و سیستمهای پیچیده در حال اجرا، ترانشهکردن کابلها خطرناک است و منجر به تعطیلی پرهزینه تولید میشود. به این ترتیب، برای اینکه یک شبکه ساختمان هوشمند از نظر اقتصادی مقرون به صرفه باشد، دستگاهها باید بتوانند سالها با باتریهای مستقل کار کنند. در این زمینه، اتصال با توان بسیار کم، همراه با فناوری باتری کم خود تخلیه، بسیار مهم است.
در حالی که بیشتر پروتکلهای مش با در نظر گرفتن توان کم ساخته میشوند، توپولوژی مش ذاتاً انرژی زیادی دارد، زیرا دستگاهها باید دائماً به پیامها گوش دهند و از طریق آنها ارسال کنند. برای گره هایی که ترافیک رله سنگین را حمل می کنند، عمر باتری به شدت آسیب می بیند.
3. سیستم های رادیویی قدیمی
تداخل رادیویی درون باند یک چالش بزرگ برای سیستم های ارتباطات بی سیم است که در طیف بدون مجوز کار می کنند. به دلیل در دسترس بودن جهانی، باند فرکانسی 2.4 گیگاهرتز، به ویژه، به طور گسترده ای در میان فناوری های رادیویی موجود – از جمله Wi-Fi، بلوتوث، Zigbee و بسیاری از پروتکل های مش استفاده شده است. با توجه به تعداد کم دستگاه های متصل، ممکن است مشکل پهنای باند در یک شبکه خانگی کمتر مشهود به نظر برسد. با این وجود، برای استقرار تجاری و صنعتی IoT، خطر تداخل الکترومغناطیسی قابل توجه است.
در اکثر ساختمانهای سازمانی و کارخانههای تولیدی، کانالهای 2.4 گیگاهرتز قبلاً بهطور گسترده مورد استفاده قرار گرفتهاند، بنابراین شما باید میزان اشباع این کانالها را بهدقت ارزیابی کنید. همچنین، حتی اگر شبکه اتوماسیون ساختمان شما در حال حاضر بتواند از تراکم 2.4 گیگاهرتز جان سالم به در ببرد، اگر چند سال بعد دستگاه های جدیدی را مستقر کنید چه اتفاقی می افتد؟ مقیاس پذیری نمی تواند به عنوان یک عنصر افزودنی در شبکه اینترنت اشیا شما دیده شود. باید از همان ابتدا برنامه ریزی شود.
کلام پایانی
به طور خلاصه، علیرغم شباهت آنها در موارد استفاده خاص، معماری خانه هوشمند و ساختمان هوشمند نیازمند الزامات فنی و مهندسی بسیار متفاوتی است. برای ساختمانهای هوشمند، چالشهای موجود در محدوده شبکه، قدرت و مقیاسپذیری به این معنی است که شرکتها باید فراتر از راهحلهای کوتاه برد و مشبک موجود در بازار نگاه کنند. فناوریهای جدیدی که بهمنظور استقرار حسگرهای بیسیم در مقیاس بزرگ مانند شبکههای کم توان و گسترده ساخته شدهاند، اگرچه در صنعت اتوماسیون ساختمان نسبتاً جدید هستند، اما فرصتهای شگفتانگیزی را ارائه میدهند. اگر هم به دنبال نمایندگی خانه هوشمند هستید مجموعه بهامد اماده همکاری با شما است.